سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولایت نور

. آیا قیام امام حسین علیه السلام برای ریاست ظاهری بود؟

 

 ضمن عذر خواهی از دوستان به خاطر خروج از رویکرد حقوقی وبلاگ.

خاطر عاطر شما دوستان را مستحضر میدارم که به خاطر ایام سوگواری سید و سالار شهیدان این مطلب به این موضوع اختصاص دارد.

در پاسخ به پرسش فوق باید گفت:

«آیه تطهیر دلیل بر عصمت پنج تن آل عباست از ارجاس و پلیدیها و بدیهی است از اهم پلیدیها حب جاه و مقام و توجه به دنیای دنی است که آیات و اخبار بسیاری در مذمت این دنیا یعنی علاقه به ریاست این دنیا روی هوای نفس مانند امرا و سلاطین و طلاب آنها، از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه طاهرین علیهم السلام رسیده تا آنجا که پیغمبرصلی الله علیه وآله می‌فرماید: «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطیئَةٍ.»

پس قطعاً ابا عبد الله الحسین علیه السلام حبّ جاه و ریاست دنیا را طالب نبوده و برای چنین ریاست فانیه جانبازی نکرده و اهل بیت خود را به اسارت نداده و اگر کسی با علم به این معنی، آن حضرت را دنیا طلب بخواند، حتماً منکر قرآن مجید گردیده است.»
دلایل دیگر:

«اولاً قیام حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام علیه یزید پلید اگر جنبه جاه طلبی و ریاست داشت، نبی مکرم صلی الله علیه وآله امر به یاری آن حضرت نمی‌کرد؛ چنان که اخبار بسیاری از طرق اهل سنت در این باب رسیده که به یکی از آنها اکتفا می‌کنیم:

شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 60 «ینابیع المودة‌» از تاریخ بخاری و بغوی و ابن المساکین و... غیر هم نقل می‌کند از أنس بن حارث بن بعیة که گفت: شنیدم از رسول اکرم صلی الله علیه وآله که فرمود: «إِنَّ ابْنِی هَذَا یعْنِی الْحُسَینَ یقْتَلُ بِأَرْضٍ یقَالُ لَهَا کَرْبَلَا فَمَنْ شَهِدَ ذَلِکَ مِنْکُمْ فَلْینْصُرْهُ فَخَرَجَ اَنَسُ بْنُ الْحَارِثی اِلَی کَرْبَلَا فَقُتِلَ بِهَا مَعَ الْحُسَینِ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ وَ مِمَّنْ مَعَهُ؛ به درستی که این پسر من حسین کشته می‌شود در زمین کربلا. پس هر کس از شما آن روز حاضر باشد، باید او را یاری کند. [آن گاه نوشته است:] انس بن حارث به سوی کربلا رفت [و به دستور پیغمبر عمل کرد] و با ابا عبد الله الحسین که خداوند از او و همراهانش راضی باشد، کشته شد.»

پس معلوم می‌شود قیام آن حضرت در کربلا قیام به حق بوده، نه حب ریاست مشئوم.

از اینها گذشته، اگر معترضین فکر کنند، از خود عمل و حرکت آن حضرت تا شهادت و اسیری اهل بیت طهارت، حق و حقیقت ظاهر و هویدا می‌باشد؛ زیرا اگر فردی در مملکتی حب ریاست داشته باشد و بخواهد بر دولت خروج کند، هرگز، با عیال و اطفال حرکت نمی‌کند؛ اطفال صغیر و زن حامله و بچه شیرخوار با خود نمی‌برد، بلکه تنها و منفرد و با یک عده زبده سواران کاری حرکت می‌کند. پس از آنکه بر دشمن غالب [شد] و محور کار به دستش آمد و روزگار بر وفق مرادش شد، آن گاه عیالاتش را می‌طلبد.

حرکت دسته جمعی حضرت ابا عبد اللّه علیه السلام با عیالات و اطفال صغیر خود، دلیل کامل است که آن حضرت به قصد ریاست و خلافت ظاهر و غلبه بر خصم نیامده و اگر چنین قصدی داشت، قطعاً به سمت یمن می‌رفت که همه از دوستان خود و پدر بزرگوارش و ثابت قدم در ارادت بودند. آنجا را مرکز کار قرار داده، آن گاه با تجهیزات کامل حملات خود را شروع می‌کرد.

ولی خود آن حضرت می‌دانست که وسیله غلبه ظاهری فراهم نمی‌شود؛ لذا حرکت آن حضرت با هشتاد و چهار زن و بچه برای یک نتیجه نهایی اساسی بود؛ چون که امام می‌دید شجره طیبه لا اله الّا اللّه را که جدّ بزرگوارش خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله با خون جگرها غرس و آبیاری او را با خونهای شهداء بدر و احد و حنین کرد و به دست باغبانی مانند علی بن ابی طالب علیه السلام سپرد که از او نگه داری کند؛ ولی به واسطه خارج کردن باغبان عالم دانا با ظلم و تعدّی و تهدید به شمشیر و قتل و آتش و کوتاه کردن دست او از آبیاری شجره طیبه، اساس و بنیان باغ توحید و نبوت رو به نابودی می‌رفت، لذا قطعاً آبیاری شجره طیبه و درخت شریعت بایستی با خونابه‌های قومی قوی شود؛ لذا دست بهترین جوانان و اصحاب و اطفال صغیر خود را گرفت. برای قربانی (آبیاری شجره طیبه لا اله الّا اللّه) به سمت کربلا حرکت کرد.»

پی نوشت

1:شبهای پیشاور. همان، صص 535 - 538.